روانکاوی

روانکاوی

روان کاوی همان گونه که از نام آن بر می آید، به معنی تحلیل روان (یا ذهن) یک شخص است. این اصطلاح نخست در سال ۱۸۹۶ رایج شد. در طول روان کاوی، درمانگر (یا روان کاو) سعی می کند درمانجو را نسبت به تعارض های ناهشیارش که به تجربه های کودکیِ وی مربوط می شوند، آگاه کند. در روان کاوی، روان کاو داده‌های خود را از مصاحبه های بالینی کسب می‌کند.

روان کاوی سنتی بر پایه ی این عقیده ی اصلی فروید استوار است که تعارض های ناهشیار میان بخش های مختلفِ روان - نهاد، خود و فرا خود - علت اصلی رفتار نا بهنجار هستند.

فروید بر این باور بود که آگاهی یافتن از یک تعارضِ دردناک موجب کاهش اضطراب می شود. وی مشاهده کرد که هر گاه بیمارانش تجربه ی تلخ و تکان دهنده ای را همراه با هیجان های اضطراب آور آن به یاد می آورند، ظاهراً از تأثیر آن تعارض بر رفتار فرد کاسته می شود.

البته دست یابی به تعارض های نا هشیار کار ساده ای نیست. خود، به کمک مکانیسم های دفاعی مانع از هشیاری نسبت به افکار ناهشیار می شود. کسب بینش نسبت به ناهشیاری مستلزم فریب دادن خود و تضعیف حالت دفاعی آن است. تداعی آزاد، تفسیر، تحلیل رؤیا، مقاومت و انتقال پنچ فن اصلی برای آگاهی یافتن به تعارض های نا هشیار هستند.

1. تداعی آزاد. در روان کاوی به بیمار گفته می شود که هر آن چه را که به ذهنش خطور می کند، بیان نماید.

2. تفسیر. در روان کاوی، روان کاو صرفاً تفسیری از آن چه بیمار اظهار داشته یا انجام داده است، ارائه می کند. برای مثال، اگر بیمار با عصبانیت و از روی خشم از پدرش صحبت می کند، روان کاو ممکن است نشانه های کنونی بیماری را نشانی از احساس های سرکوب شده ی شخص نسبت به پدرش بداند.

3. تحلیل رؤیا. فروید رؤیا را شاهراهی که به ناهشیاری ختم می شود می دانست، چرا که در میان خواب، خود قادر به دفاع کردا از خویش در برابر تعارض ها ی ناهشیار که به صورت های گوناگونی در خواب تجلی می یابند، نیست.

4. مقاومت. روان کاو با مشاهده ی گفته های بیمار به کاوش پیرامون نمونه های مقاومت، یعنی تمایل به باز داری از ابراز آزادانه ی مطلب ناهشیار آن ها می پردازد؛ مثلاً اگر بیمار در مورد گفتگو در باره ی یک موضوع مقاومت می کند، در این صورت روان کاو سعی می کند با دنبال کردن موضوع دلیل مقاومت را دریابد.

5. انتقال. در میان روان کاوی، بیمار ممکن است احساس هایی را که در سال های گذشته ی زندگی خود به خصوص در مورد پدر، مادر یا سایر افراد با اهمیت تجربه کرده است، در روابط خود با درمانگر، انعکاس دهد. این پدیده انتقال نام گرفته است. روان کاو این واکنش های هیجانی را واقعی نمی پندارد و آن ها را از زاویه ی تعارض های حل نشده ی دوران کودکی یا روابط قبلی بیمار می نگرد و مورد تفسیر قرار می دهد.


منبع : سایت روانیار

 

نظرات 2 + ارسال نظر
ایران پیکس یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 03:50 ب.ظ http://iranpix.blogfa.com

سلام
خوبی ؟
باحال بود
.
وبلاگ منم آپدیته
با عکس هایی از بانو سوسانو و بانو سویا و بانو یوها و بانو یومیول و تمام بانوهای جومونگ :d
خیلی خفن و جالبه!!!

حتما بیای ،من منتظرم
به اینجا هم یه سری بزن
http://www.iranpix.blogfa.com/post-67.aspx

علی شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:29 ب.ظ http://www.baliniha.blogfa.com

سلام
من هم دانشجوی روانشناسی بالینی هستم.تربیت معلم درس می خونم. خوش حال شدم این وبلاگ رو دیدم. به ما هم سر بزنید!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد